بزرگ‌ترین دشمن شما در معامله گری همان کسی است که هرروز صبح در آینه او را می‌بینید. (جسیکا شوارتزر)

احساسات و عواطف که در زندگی عادی ما را ممتاز می‌کنند درآموزش  بورس برای ما مشکل‌ساز می‌شوند. معامله گران زیادی تنها به این دلیل که متوجه نشدند چه الگوی ذهنی اشتباهی دارند و عملاً چه چیزی باعث شده تا در بازار بورس موفق نشوند برای همیشه از بازار خداحافظی کردند. اگر ندانیم مشکل کارمان کجاست هرگز نمی‌توانیم آن را حل کنیم.

حتما بخوانید: روانشناسی استراتژی نوسان گیری در بورس

روانشناسی بازار بورس و روانشناسی معامله گر دو مطلب کاملا مجزا از یکدیگر هستند. در روانشناسی بورس یا بهتر بگویم رفتار شناسی بازار شما به بررسی رفتار سهام می‌پردازید؛ اما در روانشناسی معامله گر شما به موضوع شناخت خود و تغییر الگوهای ذهنی اشتباهتان خواهید پرداخت.

داشتن چارچوب ذهنی اشتباه در هنگام ورود به بازار بورس چیزی کاملاً طبیعی است. چراکه ما سعی می‌کنیم بازار را همان‌گونه که دنیای اطرافمان را درک می‌کنیم درک کنیم.

طرز تفکر و انتظارات ما از بازار در هنگام ورود به آن می‌تواند مانند یک مانع منجر به شکست ما در بازار شود. اولین مرحله در برطرف کردن این موانع شناخت خود است. اگر ما ندانیم که چه رفتارها و تفکرات اشتباهی داریم هرگز نمی‌توانیم آن‌ها را اصلاح کنیم چون حتی از وجودشان باخبر هم نیستیم.

من در این مقاله ابتدای به شناخت چارچوب‌های ذهنی اشتباه فعلی می‌پردازیم و بعد جایگزین آن‌که چارچوب صحیح و حرفه‌ای هست را معرفی می‌کنم و درنهایت تکنیکی که منجر به جایگزین کردن آنان باهم می‌گردد را به شما آموزش خواهم داد. امیدوارم که سرمایه گذاری در بازار بورس برای شما به کاری موفقیت‌آمیز تبدیل گردد.

چارچوب‌های ذهنی اشتباه در معامله گری بازار بورس

ویژگی‌های انسان اقتصادی که در تئوری‌های کلاسیک اقتصاد در نظر گرفته‌اند انسانی است که در معاملاتش منطقی، عقلانی، بی‌احساس و کاملاً منفعت‌طلب است و هدفی جز استفاده مادی و منفعت جاری خود ندارد. می‌داند دقیقاً به دنبال چیست و با طمع، ترس، تردید یا وحشت‌زدگی کاملاً غریبه است؛ اما حیف که انسان واقعی حتی از دور شباهتی به این موجود تخیلی ندارد.

حتما بخوانید: کاربرد روانشناسی عرضه و تقاضا در بازار سرمایه

مثال فرض کنید شما و یک نفر غریبه درمجموع ۱۰۰ یورو هدیه بگیرید. به شرطی که غریبه تعیین کند که هرکدام از شما چه مقدار از این پول را بردارید و شما هم آن را قبول یا رد کنید و اگر شما نپذیرید به هیچ‌کدام از شما چیزی نمی‌رسد.

خب احتمالاً با تقسیم ۵۰-۵۰ بین هر دو نفر کاملاً موافقید و منصفانه به نظرتان می‌آید اما اگر طرف مقابل بگوید ۷۰ درصد سهم خودش و ۳۰ درصد هم برای شما آن موقع چه؟

احتمالاً نمی‌پذیرید تا به قیمت از دست دادن سهم خودتان درس عبرتی به آن انسان حریص بدهید؛ اما انسان اقتصادی به‌هیچ‌عنوان چنین احساساتی ندارد و در تمام حالات حتی اگر فقط قرار باشد یک یورو هم به او برسد می‌پذیرد چون به‌هرحال از هیچی بهتر است.

برای همین ما نیاز به داشتن یک چارچوب سفت‌وسخت برای محافظت در مقابل احساسات برای موفقیت در بازار بورس یا سرمایه گذاری در هر نوع بازار مالی هستیم. دانشمندان فرآیندی که در آن شخص موفق نمی‌شود بین احساسات و عواطف خود با اهداف منطقی که دارد هماهنگی ایجاد کند را ناسازگاری ادراکی نامیده‌اند؛ که درواقع با داشتن حس بد همراه است و معمولاً باعث می‌شود که اطلاعاتی را که با سیستم ارزش ما هماهنگ نیست به‌طور خودکار حذف کنیم.

آندره تالونی می‌گوید: ده درصد از عکس‌العمل‌ها در بورس مبتنی بر واقعیت‌های اقتصادی است و مابقی آن در حیطه روانشناسی است.

خب حال که می‌دانیم عواطف و احساسات ما منجر به خطاهای ما در معامله گری می‌گردند و هیچ‌کدام از ما حتی شبیه به انسان اقتصادی گفته‌شده در تئوری‌های اقتصاد کلاسیک نیستیم بهتر است آن‌ها را بشناسیم و کنترلشان کنیم.

اولین مرحله در هر تغییر خودشناسی است. وقتی می‌خواهیم تغییر کنیم باید بدانیم که قرار است چه چیزهایی را تغییر دهیم. افکار و عقایدی را که با اهداف ما هم سو نیستند بشناسیم. این کار خیلی هم راحت نیست بهترین روشی که می‌توان برای این موضوع داشت تهیه یک ژورنال ثبت حالات روحی و روانی در هنگام معاملات است.

حتما بخوانید: تله تحلیل گری در بازار بورس چگونه شما را به دام می‌اندازد؟

قوانینی برای و خودتان مشخص کنید و یا ممکن است استراتژی از قبل داشته باشید. بهتر است استراتژی‌تان ترکیبی از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و رفتارشناسی سهام باشد. با پول کم این آزمایش را انجام دهید و سعی کنید تنها نکته مهم برایتان و صحیح بر اساس استراتژی‌تان باشد.

می‌توانید یک برگه را بردارید و در آن جدول‌بندی کنید. در ستونی از جدول سهامی که ه‌اید بنویسید و در ستونی دیگر قیمت‌های ورود و خروجتان را بنویسید. همچنین ستون سومی در نظر بگیرید تا بتوانید حالات روحی خود را در زمان انجام آن معامله بنویسید.

آیا استرس داشتید؟ آیا ترسیده بودید؟ و یا اینکه طمع کارانه به دنبال سودی بیشتر از مقدار سودی که استراتژی‌تان برای شما به ارمغان آورده بوده‌اید.

سعی کنید ژورنالی که برای این کار می‌سازید ساده و قابل‌فهم باشد. اکثر مواقع به خاطر سختی پر کردن این ستون‌ها افراد تمایل چندانی به انجام و ادامه بلندمدت آن ندارند. اگر چنین حالتی دارید مثل ترس طمع هیجان استرس و … در همان لحظه آن‌ها را ثبت کنید و ذهن فراموش‌کار انسانی نسپارید. برای تشخیص بهتر این خطاهای ذهنی و معامله گری پیشنهاد می‌کنم مقاله «روانشناسی معامله گری کلید رسیدن به سود مستمر» را مطالعه کنید

بعدازاینکه توانستید الگوهای اشتباه خود را تشخیص دهید همان چیزهایی که مانع از انجام درست استراتژی‌تان می‌شود حال زمان تغییر آن‌ها می‌رسد است.

چهارچوب‌های ذهنی درست در معامله گری بازار بورس

انسان هرگز نمی‌تواند بی‌احساس باشد اما داشتن یک چارچوب ذهنی درست و سفت‌وسخت که قبلاً تست‌شده باشد و بازدهی خود را ثابت کرده باشد می‌تواند از دخیل شدن احساسات در تصمیماتمات معامله گری جلوگیری کند، که همین تفاوت معامله گران حرفه‌ای و مبتدی است؛ چراکه آن‌ها نیز همچون سایر انسان‌ها دارای احساسات هستند اما با داشتن نظم و چارچوب درست مانع از تأثیر این احساسات بر معاملاتشان می‌شوند.

در بازار بورس و سایر بازارهای مالی اکثر مردم احساساتی عمل می‌کنند چون سرمایه آن‌ها در معرض خطر است و سختی آن عاقل بودن شماست. جان مینارد کینز می‌گوید «چیزی سخت‌تر از این نیست که در دنیایی دیوانه، بخواهی عاقلانه رفتار کنی»

چارچوب صحیح به معنای داشتن انتظارات درست و به‌جا از بازار و همچنین تفکر درست راجع به نحوه موفقیت یک فرد است.

شما قرار نیست که بتوانید نتیجه هر معامله را درست پیش‌بینی کنید. شما نیاز ندارید که در همه معاملاتتان سود کنید. ضرر جزء جدایی‌ناپذیر معامله گریست و هرگز نمی‌توانید آن را حذف کنید. به‌شخصه زمانی معامله گریم متحول شد که یک جمله را از کتاب معامله گر منضبط نوشته مارک داگلاس خواندم که می‌گفت: زیانت را بپذیر در غیر این صورت باید تمام پارامترهای تأثیرگذار بر قیمت سهم را بشناسی مثل احساسات و عواطف سهام‌داران آن و دلایلی که می‌خواهند سهامشان را بند و هزاران پارامتر دیگر که عملاً غیرممکن است.

حتما بخوانید: مالی رفتاری چیست؟

ما نمی‌توانیم نتیجه یک معامله را پیش‌بینی کنیم. درواقع نتیجه یک معامله کاملاً تصادفی است. حال شاید با خود بگویید پس چه نیازی به تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و یا مدیریت سرمایه‌ داریم زمانی که نمی‌توانیم نتیجه یک معامله را پیش‌بینی کنیم.

درست است که نمی‌توانیم نتیجه یک معامله را پیش‌بینی کنیم اما می‌توانیم با رعایت یک استراتژی خاص و استفاده از تحلیل‌های نام‌برده شانس موفقیت خود را افزایش دهیم. حال می‌توان گفت با داشتن شانس بیشتر در تعداد معاملات بالا این موضوع قابل پیش‌بینی هست که تعداد پیروزی‌هایمان بیشتر از شکست‌هایمان باشد.

پس دو اعتقاد را به یاد داشته باشیم اول اینکه نتیجه‌ای هیچ‌کدام از معاملات به‌تنهایی قابل پیش‌بینی نیست؛ دوم اینکه نتیجه تعداد بالایی از معاملات در صورت داشتن یک استراتژی مناسب و رعایت آن به نفع ما خواهد بود.

تغییر چارچوب‌ها و عقاید در معامله گری بازار بورس

با شناسایی رفتارها و الگوهای اشتباه در معامله گری می‌توانیم آن هارا با تکنیکی که مارک داگلاس به آن خود انضباطی می‌گوید تغییر دهیم و الگوها و عقاید درست را جایگزین آن‌ها کنیم.

خود انضباطی تکنیکی ساده اما کاربردی است. اگر شما از تاریکی ترس داشته باشید راهکار مقابله با آن چیست؟ درست است باید خود را در دل تاریکی شب قرار دهید تا کم‌کم متوجه شوید که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. به زبان عامیانه می‌گویند با ترس خود روبه‌رو شوید. اگر شما مدتی کاملاً برخلاف باورتان عمل کنید به‌تدریج انرژی نهفته در باورتان تضعیف‌شده و جای خود را به باور جدید می‌دهد. حال زمانی که باورها و ترس‌های اشتباه خود را شناسایی کرده زمان تغییر آن است.

بر خلافشان عمل کنید. البته این کار را با پول کم انجام دهید مثلاً جایی که وسوسه می‌شوید برخلاف استراتژی‌تان سهامتان را بید دست نگه‌دارید به هر قیمتی که شده با آن مقابله کنید البته چون سرمایه شما در این مرحله کم است احتمالاً به‌راحتی بتوانید کار درست را انجام دهید. پس از انجام کار درست برای دفعات متوالی خواهید دید که نتایج بهتری کسب می‌کنید و درنتیجه باور مربوط به ترستان برای انجام کار اشتباه از بین می‌رود و جای خود را به باور صحیح می‌دهد.

حتما بخوانید: ۱۹ توصیه برای سرمایه گذاری در بورس سهام

پیشنهاد من همواره به دانش‌آموختگانی که به آنان معامله گری در بازار بورس را آموزش می‌دهم این است که ۲۰ تا ۳۰ معامله اول خود را با مقدار کمی پول انجام دهند. مقداری که سود و زیانش به‌هیچ‌عنوان اهمیتی برایشان نداشته باشد. خب وقتی سود و زیان برایتان مهم نباشد راحت‌تر می‌توانید به درست معامله کردن فکر کنید. زمانی که ۳۰ معامله درست انجام دهید عملاً برخلاف تمام باورهای اشتباهات گذشته‌تان عمل کرده‌اید. این کار سه نتیجه فوق‌العاده دارد:

  1. اول اینکه انرژی باورهای غلطتان تخلیه‌شده و چارچوب صحیح معامله گری در شما شکل می‌گیرد.
  2. دوم اینکه با دیدن نتایج شما به اعتمادبه‌نفس دست پیدا می‌کنید و می‌دانید تنها با انجام همین کار می‌توانید همیشه سودآور باشید. زمانی که اعتمادبه‌نفس درون شما به وجود آید ترس از بین می‌رود و ترس سرمنشأ تمام خطاهای معامله گری است.
  3. سومین اثر شگفت‌انگیز آن تبدیل‌شدن معامله گری صحیح برای شما به یک عادت است. زمانی که در تعداد بالا این کار را تکرار کرده‌اید معامله گری از سطح خودآگاه شما وارد ناخودآگاهتان می‌گردد و درنتیجه شما به یک معامله‌گر منضبط و حرفه‌ای تبدیل می‌شوید.

سخن پایانی

در پایان می‌خواهم بگویم که موفقیت در معامله گری نیازمند تلاش و پشتکار فراوان است. برای یادگیری و سرمایه گذاری حتماً از اساتیدی استفاده کنید تا به شما آموزش بورس و سرمایه گذاری در آن را ارائه دهند. چراکه گذراندن این مسیر به‌تنهایی کار سخت و دشواری است. هرگز ناامید نشوید به گفته وینستون چرچیل موفقیت به معنای افتادن در ورطه شکست بدون از دست دادن اشتیاق است.

هیچ راهی برای یک‌شبه پولدار شدن نیست و تنها با تلاش و پشتکار و آموزش بورس به روش صحیح و حرفه‌ای است که موفقیت حاصل می‌شود. برای خود هدف‌گذاری کنید اما واقع‌گرایانه و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کنید کتاب بخوانید و پیشرفت کنید. معامله گری چیزی بسیار فراتر از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. درواقع معامله گری یک سبک زندگی است.

امیدوارم که این مقاله برای شما مفید واقع‌شده باشد از شما می‌خواهم که نظرت و تجاربتان را برای ما به اشتراک بگذارید. موفق و پیروز باشید.


آموزش رایگان بورس

مقدمات تحلیل تکنیکال؛ که لازم است بدانیم

 

به نام او که جان را فکرت آموخت

با یاد و نام خدا و عرض سلام خدمت شما عزیزان، یکی دیگر از جلسات آموزش بورس از صفر را با یکدیگر آغاز می کنیم. سعی ما بر آن بود تا مهمترین مباحث مربوط به مقدمات آشنایی با بازار سرمایه در جلسات قبلی به صورت مختصر و مفید خدمت شما عزیزان ارائه گردد و در این جلسه به عنوان نخستین جلسه از آموزش تحلیل تکنیکال قصد داریم تا مطالبی را به عنوان مطالب مقدماتی در تحلیل تکنیکال خدمت شما همراهان ارائه نماییم.

بیل ویلیامز می گوید: با بازار برقص، بازاری که همواره با حرکات هارمونیک، به بالا و پایین در حرکت است، به آن اعتماد کن، قدردان آن باش و حتی بالاتر از آن، دوستش بدار.

بازار تا چه زمانی صعود خواهد داشت؟ و یا اینکه چه زمانی اصلاح سهم تمام خواهد شد؟ نقطه ورود و خروج یک سهم کجاست؟؛ اینها ابتدایی ترین سوالات و نگرانی هایی است که دائما ذهن همه ما را به عنوان معامله گر در بازار به خود مشغول کرده و این ما هستیم که باید بتوانیم با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیلی که در بازار سرمایه وجود دارد به این سوالات پاسخ دهیم.

به طور کلی در ادبیات بازار سرمایه دو مکتب فکری حاکم است؛ 1- تجزیه و تحلیل های بنیادی و 2- تجزیه و تحلیل های تکنیکال که هر معامله گر بر اساس استراتژی معاملاتی که دارد، از یکی از این روشها و یا ترکیبی از دو روش برای انجام معاملات خود استفاده می نماید.

 هر دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی همواره سعی دارند جهت حرکت قیمتها در آینده را پیش بینی نمایند.

بنیادگرایان بر این اصل معتقدند که هر سهم دارای یک ارزش ذاتی است که عوامل بنیادی حاکم بر آن سهم موجب می شوند، قیمت سهم در بلندمدت این ارزش ذاتی را پوشش دهد.

تکنیکالیستها بر این باورند که تغییرات قیمت یک سهم در گذشته و نیز اندازه و حجم معاملات آن سهم از یک الگو پیروی می کنند. بنابراین با تمرکز بر روی قیمتها، امکان پیش بینی قیمت در آینده فراهم می گردد. به بیان دیگر همه تحلیلگران تکنیکال براین باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست؛ چنانچه تقاضا برای یک سهم بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت سهم صعود خواهد کرد و اگر عرضه برتقاضا پیشی گیرد قیمت رو به کاهش خواهد رفت.

پایه های اصلی تحلیل تکنیکال را می توان در سه مبحث مهم خلاصه نمود:

1- همه چیز در قیمت لحاظ شده است: قریب به اتفاق تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که نیروها و عواملی که عرضه و تقاضا را تغییر می دهند؛ همچون فاکتورهای اقتصاد کلان و برآیند تغییرات فاندامنتال، روانشناسی بازار سرمایه و بسیاری از فاکتورهای مرتبط با اقتصاد بازار، دارای تاثیراتی می باشند که بر روی قیمتها اثرگذار است. بنابراین می توان گفت قیمت هر سهمی همه عوامل فاندامنتالی که بر شرکت تاثیر دارد یا می تواند داشته باشد را منعکس می کند. 
2-  قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند:هدف تحلیلگران تکنیکال از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت روند در آینده است. لذا بعد از تثبیت یک روند، حرکت قیمت در آینده، در همان جهت خواهد بود و روندها تا زمانی که عوامل خارجی برآنها تاثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می کنند .
3- تاریخ تکرار می شود:تاریخ عمدتا از لحاظ حرکت قیمت، تمایل به تکرار شدن دارد که این اصل به روانشناسی بازار نسبت داده می شود. به بیان دیگر، معامله گران تمایل دارند در طول زمان واکنش مشابهی نسبت به نوسانات بازار از خود نشان دهند.

گذری بر نظریه داو:

درسال 1882، کمپانی داو جونز توسط دو شریک تجاری به نام های چارلز داو  و  ادوارد جونز تاسیس گردید. در همان سال ها چارلز داو نظریات خود در رابطه با بازار سرمایه را در قالب مقالاتی برای مجله وال استریت ارائه می نمود، این در حالی بود که متاسفانه هرگز چارلز داو نظریاتش را در قالب یک کتاب مدون به چاپ نرساند و همه آنچه اکنون از او باقی مانده، همان مقالاتی است که یک قرن پیش بر اساس رفتار بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است .
اکثر محققان بازارسرمایه و تحلیلگران تکنیکی بر این باورند که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود، در واقع همان نظریه های داو است که در حدود یک قرن پیش توسط او ارائه شده است و بر همین اساس او را به عنوان پدر علم تحلیل تکنیکال  می شناسند.

همچنین بخوانید :  الگوی سقف دوقلو

در ادامه بحث امروز به صورت اجمالی گذری بر نظریات داو به عنوان پایه و اساس تحلیل تکنیکال خواهیم داشت:

  • همه چیز در میانگین ها لحاظ می شود:

همانطور که قبلا نیز اشاره شد تمامی عوامل اقتصادی و غیراقتصادی موثر بر عرضه و تقاضا در قیمتها لحاظ می گردند و از طریق قیمتها تاثیر خود بر میانگین ها را خواهند داشت. بنابراین میانگین ها یکی از مهمترین مولفه های تحلیل تکنیکال است.

  • بازار دارای سه نوع روند است:

بازار دارای سه نوع روند بنام های روند صعودی ، روند نزولی و روند خنثی دارد که به تفصیل در مباحث بعدی به توضیح آن خواهیم پرداخت.

 

  • روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند:

الف) مرحله تراکم یا تجمیع که سرمایه گذاران آگاه در این مرحله پیش بینی درستی از روند بازار خواهند داشت و اقدام به ورود به بازار میکنند. ب) مرحله مشارکت عمومی که زمانی است که اکثر تحلیل گران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند و قیمت سریعا شروع به رشد میکند و اخبار اقتصادی مساعدی منتشر می شود. ج) مرحله توزیع زمانی است که به صورت گسترده رومه ها و سایر منابع خبری و تحلیلی به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت اقدام می کنند و مشارکت عمومی به حداکثر می رسد و حجم معاملات افزایش می یابد.

  • شاخص ها باید یکدیگر را تایید کنند :

هر اخطار و یا تغییری در بازار زمانی دارای اهمیت است که شاخص های مرتبط که در جلسات آینده با آنها آشنا خواهیم شد اخطارها و علامتهای یکسان صادر نمایند و اگر دو شاخص واگرا و خلاف جهت یکدیگر باشند، روند بازار پا برجا نخواهد ماند.

  • حجم معاملات باید روند را تصدیق نماید:

در روندهای صعودی باید حجم معاملات به همراه افزایش قیمتها، افزایش را تجربه نماید و در روند نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت باید افت و در نوسانات رو به پایین، افزایش را تجربه کند. به بیان ساده تر حجم معاملات می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد.

همچنین بخوانید :  الگوي جزیره چند روزه فوقانی

  • روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه خواهند داد.

به عنوان مطلب پایانی در این جلسه باید بگوییم که به طور کلی ما در تحلیل تکنیکال به دنبال 3 چیز هستیم:

1- زمان تغییر وضعیت

2- میزان تغییر قیمت

3- تعیین جهت حرکت

 

 


مطالب مرتبط :


  1. استراتژی های معاملاتی  
    ۱۳۹۷/۰۷/۰۹
  2. الگوهای ادامه دهنده روند  
    ۱۳۹۷/۰۷/۰۶
  3. الگوهای ترکیبی سه شمعی  
    ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
  4. الگوهای ترکیبی دو شمعی  
    ۱۳۹۷/۰۷/۰۳
  5. اصول الگوهای نزولی  
    ۱۳۹۷/۰۷/۰۲

آموزش رایگان بورس

تعریف حد ضرر و ضرورت اجرای حد ضرر

در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای کالج تی بورس تهیه گردیده، به دنبال آن هستیم که درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان ، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم. چگونه حد ضرر برای معاملات خود مشخص کنیم؟ این مباحث بر اساس سال‌ها تجربه و مطالعه در بازار بورس بدست آمده است و شامل اصول ساده‌ای است که اجرای آن‌ها می‌تواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد. با ما همراه باشید…

حد ضرر در معاملات بورس

اهمیت معین کردن حد ضرر

آیا می توانید تصور کنید در حال رانندگی در یک اتومبیل با سرعتی بسیار بالا هستید و پدال گاز را نیز تا انتها فشرده اید؛ حال بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود می بینید و این در حالی است که در تجهیزات اتومبیل شما اصلاً چیزی بنام ترمز وجود ندارد و سرانجام…! نابودی … !

حتما بخوانید: تنها راه موفقیت در بورس

سهام برای جلوگیری از زیان های بیشتر

تقریباً تمام سرمایه گذاران سهام بازار بورس باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیان های خود را حداقل می‌کنند.

موفقیت در بورس همان‌قدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیان ها نیز مرتبط می‌باشد. یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح می‌تواند شما را از زیان های سنگین حفظ کند. یکی از برتری‌های معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آن‌ها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پیش بینی ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری کرده‌ایم.


بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه در بازار بورس و اوراق بهادار، معمولاً بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می‌کنند. بنابراین هرگز تمایل خروج با زیان از یک سهم را ندارند. در شرایطی که بیشترین سود کسب شده این معامله گران معمولآ حدود ۱۰ درصد می‌باشد، در سابقه و های آنها زیان های بیشتر از ۳۰ درصد نیز دیده می‌‌شود. می‌توان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود ۳ معامله سود ده را از بین می برد!
به یاد داشته باشید تنها یک گروه در بازار بورس هستند که در کف کف می‌خرند و در سقف سقف می‌ند. “دروغگوها”

برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی در بازار سهام می‌بایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن، حد زیان (Stop Loss) مناسب را پیدا کنیم.

حتما بخوانید: در کدام صندوق سرمایه‌گذاری کنیم؟

Stop Loss نقطه‌ای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا خارج می‌شود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قبمتی سهم تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی می‌کند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب می‌پردازد. او سعی بر این می‌کند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین می‌کند که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین می‌کند.

یکی از بزرگترین اشتباهات در سهم، تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت سهم به حد زیان، معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان می‌کند و منتظر کمترشدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. در این حالت سهم همچنان در حال کاهش است ولی معامله گر با امید دادن به خود، از خودداری می‌کند. این عمل پدیده “ازدواج با سهم” نامیده می‌شود. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت.

حتما بخوانید: ۲۱ پاراگراف برتر کتاب معامله‌گر منضبط از مارس داگلاس

یعنی تا از دست دادن نیمی (یا بیشتر) از سرمایه خویش، البته همیشه اینطور نیست و موارد زیادی پیش می‌آید که ممکن است سهم ما فروخته شود و سپس سیر صعودی پیشه کند و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغدار کند.
این قسمت – که البته واقعیت هم دارد – همان بخش گول زننده‌ای است که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل حاد می‌کند. عدم تعیین حد سود و ضرر در و سهام یعنی عدم داشتن برنامه و یعنی عدم مدیریت سرمایه و ریسک خود.

گاهی تصور می‌شود وقتی متحمل ضرر می‌شویم می‌توانیم با همان مقدار سود دوباره سرمایه اولیه خود را برگردانیم، که این تصور بسیار نادرست است.
با مثال بیشتر مشخص می‌شود:
فرض کنید در معامله ای شما ۱۰ درصد زیان کردید، برای جبران آن دیگر سود ۱۰ درصد کافی نیست، شما باید ۱۱٫۱ درصد سود کرده تا به سرمایه اصلی خود برسید.
اگر زیان شما ۲۰درصد باشد، باید در معامله بعدی ۲۵ درصد سود کنید و اگر در معامله ای ۵۰ درصد زیان کنید باید ۱۰۰درصد سود در معامله بعدی کسب نمایید تا سرمایه اولیه شما برگردد.

حتما بخوانید: ۳ گام اساسی در بازار بورس

چه موقع و به چه صورت حد ضرر را باید اعمال کنیم؟

فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است. یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کرده‌اید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایین‌تر رفت، می‌بایست اقدام به سهم نمایید.
یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین می‌برد. ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد. اما یک تریدر حرفه‌ای به این نکته اینطور نگاه می‌کند که عدم رعایت حد ضرر موجب می‌شود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و در ضرر بیشتر خواهد شد.

عوامل موثر در حد ضرر معاملات بازار بورس چیست؟

  • وضعیت کلی بازار بورس

  • خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام

  • مقدار ریسک

  • میزان سرمایه

  • قصد از سرمایه گذاری (بلند، میان یا کوتاه مدت)

  • انتظارات از سهم

  • تاریخچه نوسانات آن سهم

  • خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم

حتما بخوانید: ۱۰ نکته که هر سهام داری باید بداند

چگونه در معاملات بورس، حد ضرر را مشخص کنیم؟

روش‌های متعددی برای تعیین حد ضرر در سهام وجود دارد، که می‌تواند مبتنی بر فاصله قیمتی از قیمت و یا توسط اندیکاتور خاصی تعیین شود. در ذیل به چند مورد از پرکاربردترین روش‌های اعمال حد ضرر را عنوان می‌کنیم:

دسته اول: حد ضرر فیکس یا ثابت

این روش بسیار ساده است. در این روش معامله گر مقدار قیمتی مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته می‌شود.

مقدار ثابت عددی از قیمت سهام

مثلا تریدر حد ضرر برای سهم را ۱۰ تومان برای خودش قرار می‌دهد و با کاهش ۱۰ تومانی قیمت سهام اقدام به می‌کند. این روش در بازار بورس ایران کارایی چندانی ندارد.

درصد ثابتی از قیمت

تجربه در بازار بورس ایران نشان می‌دهد؛ که سهامی که به خوبی و براساس مطالعه دقیق چه از نظر تحلیل بنیادی (سود، رشد، و …) و چه از نظر تحلیل تکنیکال )جو بازار) انتخاب شده‌اند و در زمان و قیمت مناسب اری شده اند، به ندرت با کاهش در حد ۳ الی ۵ درصد مواجه می‌شوند. بنابراین هر گاه سهام شما بیش از ۳ الی ۵ درصد (با توجه به ذات سهم مورد نظر) از قیمت خود را از دست داد بدانید در چیزی اشتباه کرده‌اید. سهام هر گاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می‌شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آن‌ها در بازار از بین می‌رود، به سختی می‌تواند به سطح اول خود برگردند. هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، سختی بازگشت نیز بیشتر می‌باشد. به هر حال ممکن است استثناهایی نیز در مورد قانون درصدی مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پای‌بند باشید، چرا که این قانون شما را در مقابل زیان بیش از ۵ درصد بیمه می‌کند.

حتما بخوانید: چگونه سرمایه خود را در ۳ سطل مدیریت کنیم؟

مقایسه با کلیت و سهام دیگر بازار

در دوران پس از سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار بورس و صنعت مورد بررسی قرار داد. مثلاً اگر کل بازار بورس در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می‌تواند یک هشدار باشد. در بازار مثبت، سهام برنده، بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد، حتی زمانی که ۵ درصد از قیمت خود پایینتر نیامده باشد.

دسته دوم؛ حد ضرر مکانیکال:

این روش نیز ساده است و در این مورد معامله گر از اندیکاتورها برای تعیین حد ضرر استفاده می‌کند و سیگنال خروج را از اندیکاتورها دریافت می‌کند.

نبایدها در مورد حد ضرر

  • حدضرر تان در سهم نباید بیشتر از ۱۰ درصد باشد. یعنی طوری نباشد که ۱۰ درصد از مبلغ سهم را ازدست بدهید.
  • در یک معامله نباید حد ضررتان در سهم بیشتر از ۲ درصد کل سرمایه تان باشد.
  • حد ضرر را با نزدیک شدن قیمت سهم به آن، جابجا نکنید.

حتما بخوانید: چگونه سهام عرضه اولیه ارزشمند را تشخیص دهیم؟

نتیجه گیری:

تعیین کردن حد ضرر برای سهام و خارج شدن از آن بسیار ضروری است. در و سهام به هیچ عنوان احساسی رفتار نکنید. چنانچه سهامی که اری کرده‌اید روند نزولی دارد، با توجه به حد ضرری که مشخص کرده‌اید از آن خارج شوید تا بیشتر متضرر نشوید.


آموزش رایگان بورس

میانگین متحرک همگرایی واگرایی یا MACD اندیکاتوری محبوب در بین معامله‌گران و تحلیلگران است.

با این حال، برای استفاده و درک اندیکاتور مکدی به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.

بیشتر بخوانید: اندیکاتور مکدی چیست؟

اندیکاتور MACD از میانگین متحرک برای ترسیم تغییرات در الگوهای قیمت استفاده می‌کند.

وقتی قیمت یک دارایی، مانند یک سهم یا جفت ارز، در یک مسیر حرکت می‌کند و خط اندیکاتور MACD در حال حرکت در جهت دیگر است، واگرایی (Divergence) رخ می‌دهد.

واگرایی، به معنای اختلاف مسیر حرکت قیمت و نمودار است و سیگنالی در خصوص بازگشت مسیر قیمت محسوب می‌شود، اما این سیگنال می‌تواند گمراه کننده و نادرست نیز باشد.

نوع دیگری از واگرایی‌ها هنگامی اتفاق می افتد که قیمت یک ورقه بهادار به یک سقف جدید (یا کف جدید) می‌رسد، اما اندیکاتور MACD اینگونه رفتار نمی‌کند.

عموما این مسئله نشان می‌دهد که قیمت در حال از دست دادن مومنتوم و شتاب خود و در شرف بازگشت است. این مسئله همچنین می‌تواند یک سیگنال معاملاتی غیرقابل اعتماد باشد.

با اینکه نیازی به درک ریاضی و شیوه محاسبه خطوط روند MACD ندارید، با شناخت بیشتر در خصوص چگونگی عملکرد اندیکاتور MACD می‌توانید یک موقعیت بهتر در معاملات گرفته و فریب سیگنال‌های کاذب یا عدم وجود سیگنال را نخورید، مانند هنگامی که روند قیمت مع می‌شود اما MACD هیچ هشداری نمی‌دهد.

مشکلات واگرایی بعد از یک حرکت سریع قیمت

بررسی اندیکاتور تکنیکال MACD در عملکرد قیمت، چند مشکل را نشان می‌دهد که ممکن است بر معامله‌گرانی که به دنبال واگرایی در MACD هستند تاثیر بگذارد.

واگرایی بین دو خط روند MACD تقریبا همیشه بعد از یک حرکت تند و تیز قیمت، چه به سمت بالا و چه پایین، اتفاق می‌افتد.

تعیین اینکه آیا حرکت قیمت شدید، آهسته، بزرگ یا کوچک است نیاز به در نظر گرفتن شتاب و اندازه بزرگی (magnitude) حرکات قیمت در آن محدوده دارد.

مومنتوم قیمت نمی‌تواند برای همیشه ادامه پیدا کند، بنابراین به محض اینکه قیمت پایین می‌آید، خطوط روند MACD نیز واگرا خواهند شد (به عنوان مثال، خطوط MACD بالا می‌روند حتی اگر قیمت هنوز در حال افت باشد).

به همین دلیل، پس از یک افزایش شدید در قیمت، واگرایی MACD دیگر یک ابزار مفید نیست. افت MACD در حالیکه قیمت همچنان به سمت بالاتر یا هر دو سو حرکت می‌کند، نشان‌دهنده این است که مومنتوم قیمت کاهش یافته اما این نشان‌دهنده مع شدن روند نیست.

مشکلات واگرایی در مکدی

در تصویر فوق، یورو/دلار در حالت افت است، با این حال MACD را در حال افزایش می‌بینیم. اگر یک معامله‌گر تصور کند که افزایش MACD نشانه‌ای مثبت است، ممکن است از معامله خود (Short) شده و سود بیشتر را از دست بدهد.

یا با مشاهده این شرایط، معامله‌گر وارد یک معامله شود، با اینکه عملکرد قیمت یک روند نزولی قابل توجه را نشان می‌دهد و هیچ نشانه‌ای از مع شدن روند وجود ندارد.

این مسئله به این معنا نیست که واگرایی در مکدی، سیگنالی برای بازگشت‌های قیمت نیست یا نمی‌تواند باشد، بلکه بعد از یک حرکت بزرگ باید به دید تردید به واگرایی مکدی نگریست.

از آنجا که واگرایی بعد از تقریبا هر حرکت بزرگی رخ می‌دهد و اکثر حرکت‌های بزرگ نیز بلافاصله بازگشت نمی‌کنند، اگر فرض کنید که واگرایی در این صورت به معنای این است که بازگشتی در شرف وقوع است، ممکن است بسیاری از معاملات را از دست بدهید.

مشکلات مربوط به واگرایی بین سقف‌ها یا کف‌های MACD

گاهی معامله‌گران سقف‌های پیشین را در MACD با سقف‌های کنونی یا کف‌های پیشین را با کف‌های کنونی مقایسه می‌کنند.

به عنوان مثال، اگر قیمت به بالاتر از سقف پیشین حرکت کند، معامله‌گران MACD را زیر نظر می‌گیرند تا بالاتر از سقف پیشین خود حرکت کند. اگر چنین نباشد، آن وضعیت را یک واگرایی یا یک سیگنال هشداردهنده در خصوص یک بازگشت می‌دانند، در حالیکه اشتباه است.

این اشتباه، مرتبط با مشکلی است که در بالا مورد بحث قرار گرفت.

سطح پایین‌تر در MACD نشان می‌دهد که قیمت شتابی که مرتبه پیش به هنگام حرکت رو به بالا داشت را ندارد (ممکن است کمتر یا کندتر حرکت کرده باشد) اما این لزوما به معنای مع شدن روند نیست.

همانطور که در بالا گفته شد، حرکت شدید قیمت باعث حرکتی بزرگ در MACD می‌شود؛ بزرگتر از آنچه که توسط حرکات کندتر قیمت رخ می‌دهد.

قیمت یک دارایی ممکن است به شکلی آهسته و برای مدتی بسیار طولانی بالاتر یا پایین‌تر برود. اگر این بالا و پایین‌شدن بعد از یک حرکت با شیب تندتر اتفاق بیفتد، (مسافت بیشتری در زمان کمتر طی شود) در اکثر مواقع که قیمت به آهستگی به سمت بالا حرکت می‌کند، MACD واگرایی را نشان می‌دهد.

اگر معامله‌گر فرض کند که سقف پایین‌تر در MACD به این معناست که قیمت بازگشت خواهد کرد، ممکن است فرصتی ارزشمند برای ماندن در معامله و بدست آوردن سود بیشتر از حرکات رو به بالای آهسته‌تر از دست برود.

یا بدتر از این شرایط، معامله‌گر ممکن است صرفا براساس شواهد یک اندیکاتور نامناسب برای این شرایط، وارد یک پوزیشن در یک روند قوی رو به بالا شود (برخلاف روند وارد معامله شود).

نمودار بالا روندی نزولی را در سهام APPL نشان می‌دهد.

روند نزولی ناشی از حرکات شدید قیمت رو به سمت پایین است که در پی آن حرکات آهسته رو به پایین نیز مشاهده می‌شود. حرکات شدید قیمت (نسبت به حرکات آهسته‌تر) همیشه باعث افت بسیار بزرگتر در MACD می‌شوند.

این مسئله هنگامی که موج بعدی قیمت تا این حد شدید نباشد، باعث واگرایی می‌شود، اما این واگرایی به هیچ وجه نشان دهنده مع شدن روند نیست.

واگرایی مثبت MACD در تمام این مدت وجود داشته، با این حال قیمت بازهم به افت خود ادامه داده است. یک معامله‌گر ممکن است به دلیل این سیگنال اشتباه مکدی، ضرر زیادی متحمل شود.

مشکل دیگر در این نوع واگرایی‌ها این است که به هنگام مع شدن واقعی قیمت، این واگرایی وجود ندارد. بنابراین، اندیکاتوری داریم که چندین سیگنال کاذب ایجاد می‌کند (واگرایی رخ می‌دهد اما قیمت مع نمی‌شود) اما از طرف دیگر در بسیاری از بازگشت قیمت‌های واقعی، سیگنالی صادر نمی‌کند.

روند و عملکرد قیمت بیشتر اهمیت دارد

به نظر می‌رسد که واگرایی MACD ابزاری مناسب برای تشخیص مع شدن روند است.

اما این مسئله نادرست است، واگرایی‌هایی MACD اطلاعات بی‌موقع ارائه داده، باعث ایجاد سیگنال‌های کاذب زیادی شده و بسیاری از سیگنال‌های واقعی را نشان نمی‌دهند.

مکدی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران بهتر است به جای واگرایی MACD، روی عملکرد قیمت تمرکز کنند:

  • برای اینکه یک روند نزولی، مع شود، قیمت باید یک کف و سقف بالاتر از کف و سقف‌ سابق ایجاد کند.
  • برای مع شدن یک روند صعودی، قیمت باید یک کف‌ و سقف پایین‌تر از کف و سقف‌ قبلی ایجاد کند.

تا زمانی که این اتفاق نیفتاده، مع شدن روند قیمت رخ نمی‌دهد.

مهم نیست که واگرایی وجود دارد یا خیر. معامله‌گران براساس حرکات قیمت سود می‌کنند و نه براساس حرکات MACD.

کلام آخر در مورد واگرایی MACD

همانطور که شرح دادیم، واگرایی MACD به خودی خود سیگنال بازگشت قیمت را نشان نمی‌دهد و باید پرایس اکشن را نیز تحت نظر داشت.

واگرایی‌های مکدی گاهی اوقات نشان‌دهنده مع شدن روند نیست.

این مسئله به این معنی نیست که از اندیکاتور مکدی نمی‌توان استفاده کرد. می‌توانید از مکدی استفاده کنید ولی از خطاهای آن آگاه باشید و از این اندیکاتور به تنهایی استفاده نکنید.

به جای واگرایی MACD، بیشتر روی عملکرد قیمت و روندها تمرکز داشته باشید.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

نام شرکتویژگی‌هاامتیاز
کارگزاری آگاه
  • ارائه خدمات متمایز در قالب باشگاه مشتریان
  • سامانه معاملاتی اختصاصی و کاربرپسند
  • امکان دریافت اعتبار معاملاتی
  • امکان دریافت وام قرض‌الحسنه برای معاملات
  • امکان ثبت‌نام آنلاین برای کد بورسی

اموزش بورس

در صورتی که قصد شروع معاملات در بازار ارزهای بین‌المللی را دارید، اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یک کارگزاری‌ معتبر انجام دهید:

نام بروکرویژگی‌هاامتیازلینک شروع
فارکس‌تایم
  • معاملات جفت ارزها، طلا، نفت و CFD
  • کارگزار جهانی با انواع مجوزهای معتبر از نهادهای مالی
  • دارای زبان فارسی و سرویس‌دهی به ایرانیان
  • قابلیت واریز و برداشت فوری
  • انواع حساب‌های ECN
حساب واقعی fx
2 نظر
  1. مهدی گفت:

    با توجه به مطالبی که در مورد واگرایی بیان فرمودید.آیا راهی وجود دارد بطور مثال کندل شماری یا … تا تشخیص دهیم واگرایی در مکدی فیک بوده و قیمت احتمالا بالاتر و یا پایین تر میرود . چون در این مطلب به درستی عنوان شده در خیلی از موارد واگرایی با توجه به قدرت روند فیک میباشد ولی ابزاری برای تشخیص آن وجود ندارد . اگر راهی وجود دارد لطفا بیان نماید . تشکر

    پاسخ
    1. شجاع‌الدین جهاندیده گفت:

      متاسفانه راه و روش خاصی نمیشناسم

      پاسخ

آموزش رایگان بورس

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دبستان شاهد جعفر صادق میبد خرید اینترنتی دانلود کلیپ جدید دکوراسیون جوانمرد 23 مهر تولدمه دنیای دیجیتال آیدین موزیک ربات پلیس گروه، ضد تبلیغ، ضد لینک، پاکسازی گروه